همشهری آنلاین - سحر طاعتی: حسن ریاحی، آهنگساز و مدیر گروه موسیقی دانشکده هنر و معماری است؛ کسی که سالها مدیریت مرکز موسیقی صداوسیما را برعهده داشته و جزو چهرههای ماندگار ایران است؛ آهنگسازی که سرود ملی جمهوری اسلامی ایران را ساخته و تا به امروز دبیری ۱۰دوره جشنواره بینالمللی موسیقی فجر را برعهده داشته است.
او امسال در سیوهفتمین جشنواره موسیقی فجر نیز در مقام دبیر حضور دارد تا دهمین سال مدیریت خود را بر مسند این جشنواره بینالمللی سپری کند. حسن ریاحی در این گفتوگو درباره نگاههای نو به جشنواره، داشتن یا نداشتن خطمشی ثابت، حضور جوانان در بخشهای مدیریتی و... صحبت کرده است.
سالهاست بحث اشتغالزایی جوانان در زمینه موسیقی مطرح است چه آنان که خروجی جشنوارههایی مثل موسیقی فجر هستند و چه فارغالتحصیلان موسیقی. با توجه به حضور شما بهعنوان دبیری ۱۰ دوره جشنواره بینالمللی موسیقی فجر و نیز جایگاه آکادمیک شما در دانشگاه بهعنوان مدیرگروه موسیقی دانشگاه هنر و معماری چه راهکارهایی برای خروج از این معضل وجود دارد؟
این فقط مسئله ما نیست بلکه کل دنیا با آن دست به گریبان هستند و موزیسینها بیکار میشوند، ارکسترها کم میشود. بهطور مثال در هلند ۱۴ تا ارکستر فعال وجود داشته و الان ۸تا شده. یک دلیلش این است که انسان امروز و بهخصوص جوان امروزی با موسیقی کلاسیک یا موسیقی کلاسیک ایران دیگر رابطهای برقرار نمیکنند و یک مقدار دور شدهاند. در واقع موسیقیشان چیز دیگری شده است و بهطور کلی موسیقی دارد بهگونهای دیگر میشود و این تنها به ضرر کسانی است که در زمینه موسیقی تحصیل کردهاند و این هنر را بهصورت آکادمیک یاد گرفتهاند.
من سالهاست این موضوع را عنوان کردهام و باز هم تکرار میکنم که بایستی انجمن موسیقی یا ارگانی، بچههای با استعداد را جمع کند، به آنها کار سفارش دهد، با استادان مشاوره بکنند و تمرکزشان هم البته بر موسیقی ملی باشد، چون ما به لحاظ موسیقی اقوام دارای تنوع بسیاری هستیم و بایستی جوانان ما با تمرکز بر این ریشهها، دست به ساخت و تولید موسیقی بزنند.
من سالها پیش زمانی که مدیریت موسیقی صداوسیما را برعهده داشتم، انجمن آهنگسازان جوان را تشکیل دادیم. یکی از عضوهایش هم آقای تفضلی بود. بچهها آمدند و با استادان آنجا آشنا شدند و در نهایت گروههایی چون رستاک و آویژه از آنجا پا گرفت. این کار بسیار سادهای است.
من به آقای سالاری، معاون هنری جدید هم گفتم. راه برای حمایت از جوانان زیاد است، حتی امسال هم پیشنهاد کردم که ۲ نفر از هنرمندانی را که در بخش آهنگسازی برنده میشوند، به جشنوارههای بینالمللی بفرستند. ببینند آنجا چه خبر است و چه کار میکنند، ما چه کار میکنیم.
در هر صورت راه زیاد است. مشکل دانشگاه ما هم این است که متأسفانه اندیشیدن را آموزش نمیدهیم. اندیشهها را میبریم آنطرف، یک مشت تئوری بار میکنیم، میآوریم به خورد این بچهها میدهیم که نتیجهاش هم چیز جالبی نیست. ولی گفتم اینها همهاش راه دارد. ما بچههای بااستعدادی داریم. من شاید بگویم ۲۰، ۲۵ نفر خودم شمارش کردم بچههایی در حد نبوغ هم هستند.
ولی خب چی؟ هیچی. مگر یک زمانی یک کنسرتی پیش بیاید وگرنه هیچی، میدانم که یک مقدار هم افسرده شدند و حق هم دارند. ولی باید کار کرد روی آنها که جلو بروند که البته یکی از راهها هم همین جشنواره موسیقی فجر است که این بچهها بیایند کمی راه بیفتند و شروع کنند و رقابت داشته باشند. بهنظرم جشنواره موسیقی فجر میتواند یک مقدار دارو و مسکنی باشد. البته که موقتی است اما نمیدانم حالا چه ارگانی خودش را مسئول میداند. صداوسیما که برای خودش کار میکند و حوزه هنری هم همینطور، ارشاد هم میگوید به آن صورت جزو وظایف من نیست. بنابراین وضعیت جوان امروزی چیزی است که امروزه میبینیم.
شما اشاره کردید که حضور در جشنوارهها برای فعالیت جوانان یک موقعیت است اما آیا بعد از جشنواره بهواسطه رهاشدن، یک سرخوردگی برایشان بهوجود نمیآید؟ درواقع حجم زیادی از آن انگیزه نسل جوان به هدر میرود و اگر بخواهیم مقایسه کنیم با دورههای اولیهای که جشنواره فجر بعد از انقلاب برگزار میشد، با درنظرگرفتن تغییرات روند زندگی، اما میتوان خروجی این جشنواره را با سالهای اولیهاش قیاس کرد؟
مشکل جوان امروزی درگیری ذهنی اوست. همه نوع اطلاعاتی در ذهنش وارد شده و سبب شده که تمرکزش را از دست بدهد. مسئله اصلیتر، بودجه است. ما هنرمندان خوبی را در دنیا میشناسیم که میتوانیم به جشنواره دعوت کنیم اما دستمزدهایشان برای ما بهواسطه اختلاف ارز بسیار زیاد میشود و البته که میشود با همین دستمزدها به جای یک گروه خارجی از ۱۰گروه داخلی حمایت کنیم. میتوانیم از مسائل گذر کنیم و باعث موفقیت بچهها شویم.
جشنواره موسیقی فجر در آستانه سیوهفتمین سال برگزاریاش است اما با توجه به جایگاهش بهعنوان تنها جشنواره بینالمللی موسیقی در کشور، متأسفانه هر ساله در حال از دستدادن اعتبارش در بین هنرمندان است و این درحالی است که در خاورمیانه جشنوارهای با این قدمت در موسیقی نداریم.
بله متأسفانه. مشکلات پشت پرده را که ما نمیبینیم. چند تا گروه انتخاب میکنیم، تأیید نمیشود. ولی باز با این وصف جوانها به جشنوارهها میآیند، گروههای مطرح هم تا حدودی. اما استادان هم باید کمک کنند و جبهه نگیرند، کنار نشینند و بهخاطر این جوانها جلو بیایند، اجرا و کمک بکنند. البته تعدادی در شوراها هستند که کمک میکنند ولی خود استادان هم به دلایل مختلف خودشان را کنار میکشند و شرکت نمیکنند. این چیزها باید حل بشود و راه هم دارد.
یکی از ایراداتی که به جشنواره موسیقی جوان وارد است، عدمثبات در شیوه برگزاری است؛ بهطوری که در آستانه دوره سیوهفتم هم باز بخشهایی حذف و اضافه میشود. شما ۱۰ دوره دبیری این جشنواره را برعهده داشته و دارید. آیا معتقدید که این عدمثبات به ضرر جشنواره موسیقی فجر است؟
من موافق هستم که با یک خطمشی ثابت میتوان جشنواره را پیش برد و حتی فکرهای مختلف با حضور نسل جوان به جشنواره وارد شود. ما باید بازنشسته شویم و نسل جوان با فکرها و ایدههای جدید بیاید و از میان همین جوانها یکی دبیر جشنواره شود چه اشکالی دارد؟ بچههای خوشفکری داریم که میتوانند بیایند و بیشتر فعالیت کنند.
بخش پاپ، بخش درآمدزای جشنواره موسیقی فجر است بهطوری که در بسیاری دورهها فروش بلیتهای پاپ به اندازه کل بودجه جشنواره بوده است. اما متأسفانه بسیاری از گروههایی در جشنواره بهعنوان پاپ حضور دارند که اصلا نمیشود عنوان موزیسین را برآنها گذاشت. آیا جشنواره صرفا دیدگاهش مالی است یا انتخاب آنها براساس شاخصههای هنری صورت میگیرد؟ من فکر میکنم موسیقی پاپ ما هنوز در جایگاهی نیست که بشود روی آن حساب کنیم. اما بخش درآمدزایی آن بسیار مهم است چراکه بودجه جشنوارهای چون موسیقی فجر به قدری کم است که اصلا نمیشود با آن کاری انجام داد.
شما در ابتدای صحبتتان به تغییر نگاه و گرایش جوانان امروزی چه در جامعه و چه در محیط آکادمیک دانشگاه به موسیقی اشاره کردید. با توجه به شرایط کنونی، جشنواره موسیقی فجر چه امکانی را برای این نسل دارد که با همان گرایشهای موسیقیشان بتوانند در جشنواره حضور داشته باشند؟ در واقع میتوانیم بگوییم که در جشنواره موسیقی فجر امسال یک بخشی مختص موسیقی معاصر وجود دارد؟
موسیقی تلفیقی در ایران یا کشورهای دیگر خیلی موفقتر از خود پاپ است. چون دو نوع موسیقی شرق و غرب را به هم نزدیک میکند. همان گروه آویژه این کار را میکردند. بچههای بسیار بااستعداد، بسیار نوازندههای خوب. گروه رستاک هم خوب است بهطوری که روی موسیقی محلی ایران کار کرده است. آن هم با یک حرکت نو از همه جهت و آن هم خیلی طرفدار دارد. من فکر کنم اگر بیایند وارد این راه شوند میتوانند موفقتر باشند. بخش شورای انتخاب همیشه بخش پرحاشیه جشنواره بوده است؛ چراکه انتخاب گروهها توسط آنها صورت میگیرد.
قبل از دوره ۳۴ که آییننامهای وجود نداشت، دبیر جشنواره به همراه مشاورانش در هر بخشی این انتخابات را انجام میداد اما هماکنون براساس آییننامه ۹ نفر عضو این شورا از شخصیتهای حقوقی و حقیقی شامل دبیر، ۴ موزیسین، منتقد، ناشر، تهیهکننده و یک عضو دانشگاهی هستند و هرچقدر ما آن آشتی را بتوانیم با حضور این افراد پررنگ کنیم، جشنواره رنگ و بوی بهتری بهخودش میگیرد چون آنها هستند که برای انتخابها اعتبار میآورند. الان سیستم کلان هنری فجر در اختیار شورای سیاستگذاری و دبیر است و در مسائل جزئیتر این هیأت، انتخابها را انجام میدهد و کارشان این است که تمام گروهها را در دو بخش یعنی کسانی که از فراخوان میآیند و کسانی که دعوت میشوند را به جدول بیاورند.
نظر شما